Modireat 91
به وبلاگ بچه هاي مديريت خوش آمدید
جمعه 29 دی 1391برچسب:, :: 10:54 :: نويسنده : مدير ها پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 10:30 :: نويسنده : مدير ها
طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند. جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…
رییس دانشگاه 1)مردی فرهیخته و خوشتیپ 2)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم
یک وعده غذای سلف 1)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک 2)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز
کارت دانشجویی 1)کارت شناسایی و هویت دانشجو 2)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است
خوابگاه 1)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط 2)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش
شب امتحان 1)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است 2)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند
جزوه خوش خط دخترها 1)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم 2)طلای کاغذی
تقلب 1)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان 2)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان
مشروط شدن 1)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم 2)نمک تحصیل در دانشگاه
وام دانشجویی 1)کمک هزینه برای دانشجو 2)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته
ازدواج دانشجویی 1)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم 2)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟
حراست 1)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات 2) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان
دانشجو 1)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است 2)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!!
ارسال: مصطفي.س چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : مدير ها
گفتيم توي ايام امتحانات ، حالو هواتونو عوض كنيم ...
صاحبش اومد ... وقتي خواننده هه جو گير شد ... بدون شرح...
اينم بدون شرح ...
و حالا كنسرت دو نفره شروع شد ...
ارسال: DJ مصطفي.س و آميتا محروق خان ! حتما نظر بديد ! تورو خدا ضدحال نفرستيد !!!
سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 17:57 :: نويسنده : مدير ها
ماشاالله تلاش کن تو میتونی ارسالی:m.kh سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : مدير ها یادش بخیر...
پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد !
شما یادتون نمیاد، وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم بعد عرق میکرد، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند دیگه هر کار میکردیم نمیرفت، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد، میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده !
شما یادتون نمیاد روی جلد دفترها خبری از دی جی مون نبود
شما یادتون نمیاد تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم
شما یادتون نمیاد شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !
شما یادتون نمیاد هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آیینه آیینه
شما یادتون نمیاد. گنجشگکه اشی مشی …. میفتی تو آب خیس میشی ….کی میپزه آشپز باشی ….. کی میخوره حاکـــــــــــم باشــــــــی
شما یادتون نمیاد مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما
شما یادتون نمیاد آلوچه و تمره هندی ، بستنی آلاسکا, همشون هم غیر بهداشتی !
شما یادتون نمیاد تقلید کار میمونه…میمون جزو حیوونه ! این جمله حرص درار ترین جمله بود تو اون زمان !
شما یادتون نمیاد خط کشهائی که محکم می زدیم رو مچ دستمون دستبند می شد !
شما یادتون نمیاد کارت صد آفرین میدادن خر کیف میشدیم هزار آفرین که میدادن خوده خر میشدیم !
شما یادتون نمیاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدن
شما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن…دخترا موشن مثه خرگوشن !
شما یادتون نمیاد این بازیو پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکار !
شما یادتون نمیاد احترام بگذارید!
شما یادتون نمیاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کرد !
شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه !
شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم !
شما یادتون نمیاد ، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم !
شما یادتون نمیاد، دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم !
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم !
شما یادتون نمیاد، اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه !
شما یادتون نمیاد، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !
شما یادتون نمیاد، صفحه چپ دفتر مشق رو بیشتر دوست داشتیمبه خاطر اینکه برگه های سمت راست پشتشون نوشته شده بودولی سمت چپی ها نو بود !
شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !
شما یادتون نمیاد، برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز میکردیم و میبردیم سر کلاس پز میدادیم !
شما یادتون نمیاد، با آب قند اشباع شده و یک نخ، نبات درست میکردیم میبردیم مدرسه !
شما یادتون نمیاد، تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم !
شما یادتون نمیاد، یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم !
شما یادتون نمیاد تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم!!
شما یادتون نمیاد، توی خاله بازی یه نوع کیک درست میکردیم به اینصورت که بیسکوییت رو توی کاسه خورد میکردیم و روش آب میریختیم اییییی الان فکرشو میکنم خیلی مزخرف بود چه جوری میخوردیم ما
شما یادتون نمیاد: دختره اینجا نشسته گریه می کنه زاری میکنه از برای من یکی رو بزن!! یه نفر هم مینشست اون وسط توی دایره، الکی صدای گریه کردن درمیآورد !
شما یادتون نمیاد: تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم ! همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه
شما یادتون نمیاد: خانوم اجازهههههههه فرشاد جیش کرددددددد !!
آه... یادش بخیر شما چیز دیگه ای یادتون نمیاد؟ اگه یادتون میاد کامنت بذارید لطفا. با آرزوی موفقیت.ارادتمند شما مهدی.ح ... دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, :: 10:6 :: نويسنده : مدير ها یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 19:12 :: نويسنده : مدير ها یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 18:56 :: نويسنده : مدير ها اینم مدل های مختلف پسرها... 1-مدل دوس دختر:
- این مدل پسرا رو فقط می تونید بین دوستاشون با قیافه مثلا شیک سان فیلکس و درحالی که دو تا گوشی موبایل دستشونه پیدا کنید (فقط می خوان بگن دوس دختر دارن)
حالا ممنون میشم اگه در این مورد هم نظراتتون رو بگین؟ موفق باشید... ارسالی از:مهدی.ح ... یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : مدير ها دختري به کوروش کبير گفت:من عاشقت هستم کوروش گفت:لياقت شما برادرم است که از من
زيباتر است و پشت سره شما ايستاده،دخترک
برگشت و ديد کسي نيست. کوروش گفت:اگر عاشق من
بودي پشت سرت را نگاه نميکردي
ارسالی:m.kh
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : مدير ها
زندگی نامه امام رضا(ع) به صورت خلاصه از تولد تا شهادتپ, 1389/11/12 - 17:02 — Amirزندگی نامه امام رضا (ع) به صورت خلاصه از تولد تا شهادت زندگی نامه امام رضا(ع) به صورت خلاصه از تولد تا شهادتپ, 1389/11/12 - 17:02 — Amirزندگی نامه امام رضا (ع) به صورت خلاصه از تولد تا شهادت روز دهم شوّال سال ۲۰۲هجری قمری وارد مرو شدند. هنگامی که امام رضا (ع)وارد مرو شدند مأمون و وزیرش فضل بن سهل و گروه کثیری از بزرگان آل عباس و علویان تا چند فرسنگی به استقبال حضرت رفتند. مأمون در تعظیم و تکریم ایشان بسیار کوشیدند و حضرت را در خانه ای جداگانه وارد کردند و بسیار به آن حضرت احترام نمود.مامون شخصی را به خدمت امام فرستاد و گفت : اراده کرده ام از خلافت کناره گیری کنم و آن را به شما تفویض کنم .( محمدی اشتهاردی .سوگنامه آل محمد(ص). ص ۱۱۶-۱۱۵ )امام از پذیرفتن خلافت امتناع نمود و فرمود:مرا از این کار معاف دار.مأمون بر این امر اصرار نمود و گفت:اکنون که خلافت را نمی پذیری ,به ناچار باید ولیعهدی مرا بپذیری .حضرت به سختی از این کار خوداری فرمود...
ارسال: مصطفي.س پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, :: 17:8 :: نويسنده : مدير ها پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, :: 16:48 :: نويسنده : مدير ها
ارسال: مصطفي.س
|
|
می دونستیم وزارت اطلاعات قوی اما نه در این حد
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
modireat91 و
آدرس
modireat91.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.