Modireat 91
به وبلاگ بچه هاي مديريت خوش آمدید

 

فرستنده:Engineerيعني مهندسه

 

 

 

 

شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:34 :: نويسنده : مدير ها

 

مهندسه

شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 16:9 :: نويسنده : مدير ها

پايتخت

مهندسه؟؟؟؟؟

26 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:52 :: نويسنده :

يارو بدنسازه...!

...

مهندس

 

     عضویت در گروپ

              نظر يادتون نره !

26 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:22 :: نويسنده :

مهندس

23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:14 :: نويسنده :

مهندس

23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:14 :: نويسنده :

فرستنده مهندسه

17 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:12 :: نويسنده :

تفاوت بچه هاي قديم و جديد

 

يارومهندسه:بله

 

 

14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:36 :: نويسنده :

هر كي بگه اين گل ازكدام تيره است استاد ملتي نصف پنج صدم بهش نمره ميده !

 

مهندس طراحي گياهان بيابان

..................................................

14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:15 :: نويسنده :

آقو بلاخره اعضای کابینمون هم اعلام شدند هه هه هه هه یعنی داغون شدماااااا له له شدم از ای انتخابامون هه هه هه هه
1. پسر عمه زا (وزیر بهداشت): به دلیل مهارت در امر خارش بدن و حموم نرفتن به مدت طولانی!
2. ببعی (وزیر امور خارجه و وزیر ورزش): به دلیل تسلت کامل در در زبان انگلیسی و عدم تسلط در زبان فارسی می تواند بهترین ارتباط ممکن بین 2 ملت را برقرار کند، همچنین به دلیل استفاده از کمربند لاغری گزینه بسیار مناسبی برای وزارت ورزش می باشد!
3. آقای مجری (وزیر آموزش و پرورش و آموزش عالی): تجربه کافی در استفاده از دمپایی در امور تربیتی و آموزشی!!!
4. فامیل دور (وزیر مسکن، ریاست شورای عالی امنیت ملی و وزیر اطلاعات): مهارت بسیار زیاد در امور "در" و بکار بردن "در" های چند جداره در سازه ها، همچنین به دلیل سابقه طولانی در امور حفاظت از در، به راحتی میتواند از در های مرزی و اطلاعاتی کشور حفاظت کند!
5. جیگر (نماینده ی ایران برای مذاکرات هسته ای و وزیر کار): به دلیل 3 بار تکرار کردن هر کلمه و زور زیاد طرف مقابل 100% در برابرش تسلیم خواهد شد (هه هه هه هه یعنی یه داد بزنه داغون میشناااا له له میشن)، همچنین به دلیل تسلط در انجام کارهای سنگین گزینه مناسبی برای وزارت کار می باشد!
6. گابی (وزیر کشاورزی): به دلیل علاقه زیاد به خوردن در 24 ساعت شبانه روز و کاشت علوفه در تمامی مزارع کشور!
7. پسر خاله (وزیر نفت): برای همه نفت میگیرد و به همه نفت می دهد!!!
8. کلاه قرمزی (ریاست فرهنگستان شعر و ادب پارسی و وزیر گردشگری): به دلیل بلد بودن شعر هایی مثل آقای راننده و دستم استخون نداره!
9. گیگیلی (ریاست ستاد مدریت بحران کشور): به دلیل سرعت بسیار بالا در انجام امور می تواند انواع بحران ها را رفع کند (هه هه هه هه تا بیاد برسه داغون میشه بحراناااا له له میشه)

 

 از:م.س

یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:49 :: نويسنده : مدير ها

ای کسی که پای کامپیوترت نسشتی و فکر میکنی که خیلی رزنگی...
اما جمله ای که خوندی کلمه‌ی نشستی‌اش غلط بود...
ههههههه
دیدی رزنگ نبودی؟
ای بابا باز هم که اشتباه خوندی کلمه ی بالا زرنگه نه رزنگ...
ای دل غافل...فارسی بلد نستی بخونی؟!
آخه نخبه، کلمه‌ی بالا نیستیه نه نستی...
مجید جان دلنبدم، فارسی بلد نیستی...چرا می‌خونی؟!!
اه اه اه... بابا اون کلمه‌ی بالا دلبندمه نه دلنبدم...
تو دبیرستان فارسی رو چند می‌شدی؟!
بابا کلمه بالا فارسیش غلطه...
چیه؟!...رفتی ببینی غلطه یا نه؟!!
بگذریم...بدون تست هوش هم معلومه اوضات چقدر داغ

............................................................

مهندسه يارو

5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:46 :: نويسنده :

مهندسه

5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:37 :: نويسنده :

به سهراب سپهری میگن چرا نماز نمی خونی؟
میگه:
من نمازم را وقتی میخوانم

که اذانش را باد گفته باشد

سر گلدسته سرو


من نمازم را، پی تکبیرة الاحرام علف می خوانم
پی قدقامت موج!

خو داداش من، یه سره بگو نمیخونم، دیگه چرا میپیچونیش

 

 

...از:م.ح...

 

4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:11 :: نويسنده :

خر کيف يعني سر کلاس کارداني نشسته باشي، دونفر از جلوي در کلاس رد بشن و بگن :" نه اينجا نيست... اينا بچه هاي کارشناسي ارشدن "•

خر کيف يعني کلاستو دو در کني و همون روز استاد حضورغياب نکنه!

خر كبف يعني اينكه يه لپ تاپ مي گيري دستت اما 2 قرون سواد نداري. بهت بگن آقاي مهندس!•

خر کيف يعني راننده تاکسي باشي و دانشجوي پزشکي رو سوار کني اونوقت وقتي مي خواد پياده شه بر حسب عادت به محيط دانشگاه بگه: مرسي آقاي دکتر!

خر کيف يعني زنگ موبايلت حسابي جلب توجه کنه!

خر کيف يعني کسب بالاترين نمره ميان ترم فقط از راه تقلب و امدادهاي غيبي!

خر کيف يعني فکر کني کارتت تموم شده ولي در کمال نااميدي کانکت شي و ساعتها تو اينترنت بچرخي!

خر کيف يعني بابات قبض موبايلت رو پرداخت کنه و اصلا نپرسه که چرا اينقدر رقمش نجومي شده!

خر کيف يعني استادت بگه نگران نباش! نمي افتي!

خر کيف يعني با دوستات بري تريا، دوست اصفهانيت حساب کنه!

خر کيف يعني توي يک مجلس بزرگ همه چشمشون دنبال مدل لباست باشه!

خر کيف يعني دانشجو نباشي ولي از سايت دانشگاه، مفتکي استفاده کني!

خر کيف يعني پشت چراغ قرمز از ماشين بغلي يه چيزي پرت شه تو ماشينت (مثل شماره تلفن و يا حتي گوشي طرف!)

خر کيف يعني تو دانشگاه همراه دوستت داري ميري ولي پسر همکلاسيت فقط به تو سلام ميکنه!

خر کيف يعني يه جا با يه نفر همصحبت شي و رمانتيک بگه: "از قيافه تون معلومه که
دانشجويين!"

خر کيف يعني توي مهموني باشي و يکي از خانوماي باکلاس و کار درست فاميل صدات کنه: خوشگل خانوم يا آقا خوشتيپه!

خر کيف يعني يک منشي با مدير عامل شرکت ازدواج کنه!

خر کيف يعني بين کلاس 12 تا 2 و کلاس 2 تا 4 خودتو به يک آدم اهل رو درواسي بچسبوني و بري باهاش ناهار بخوري!

خر کيف يعني موقع امتحان عملي استاد بره بيرون از کلاس و در رو هم ببنده!

خر کيف يعني هيچي نخونده باشي و همه رو از رو دست بغليت بنويسي بعد نمره ت از اون بيشتر شه!

خر کيف يعني استاد يک سوال قلمبه بپرسه هيچکي جز تو نتونه جواب بده!

خر کيف يعني وقتي مهموناي شهرستانيتون مي رن بچه شون قشنگترين عروسکشو جا بذاره!

هر کي هنوز نفهميده خر کيف يعني چي بگه تا بازم توضيح بدم...

 

از:م.ح

چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 13:51 :: نويسنده : مدير ها
وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir 
ارسالی از:g
3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده :

میگن یه دانشجو چرا درس نمیخونه؟
یه سال365 روزه
52 روزش جمعه است, میمونه 313 روز
حداقل 50 روز تعطیلات تابستانی داریم میمونه 263 روز
میانگین هر روز 8 ساعت میخوابیم این میشه 122 روز و باقی میمونه141 روز
... هر روز یک ساعت برا خودمون وقت بزاریم این میشه 15 روز و باقی میمونه126 روز
روزی 2 ساعت خورد و خوراک این میشه 30 روز و باقی میمونه 96 روز
میانگین روزی 4 ساعت گشت و گذار با دوستان , ساعتهای خالی بین کلاسها و رفت و آمد مسیر دانشگاه و خونه این میشه 60 روز و باقی میمونه 36 روز
31 روز تعطیلات رسمی سالانه, میمونه 5 روز
خوب عزیزم ما هم آدمیم سالی 4 روزم مریض میشیم
میمونه یه روز, چه تصادفی اون یه روزم روز تولدم :|
تموم شد و رفت..!!!
امیدوارم همه قانع شده باشن...!

 


ارسالی از:f.s
3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده :

تاحالا شكل واقعی پرنده های انگری بیردز رو

دیدین اگه ندیدید ببينيد:

.................................................

......................................................

مهندس

3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده :
وقتی 1 ساله شدم پدرم 30 سالش بود...یعنی سنش 30 برابر من بود...

 

وقتی 2 سالم شد پدرم 32 سالش بود...یعنی 16 برابر سن من

وقتی 3 سالم شد پدرم 33 سالش بود...یعنی 11 برابر سن من

وقتی 5 سالم شد پدرم 35 سالش بود...یعنی 7 برابر من

وقتی 10 ساله شدم پدرم 40 سالش بود...یعنی 4 برابر من

وقتی 15 ساله شدم پدرم 45 سالش بود...یعنی 3 برابر من

میترسم اگه ادامه بدم از پدرم بزرگتر بشم!

ارسالی از:g

27 فروردين 1392برچسب:, :: 16:35 :: نويسنده :

من سرم تو کار خودم بود داشتم خوندن نوشتن یاد می گرفنم


 

که یه روزی یه دختری رو دیدم

 

 

 

 

 

اون این شکلی بود


 

 

ما با هم دوست شدیم و اوقات خیلی خوبی باهم داشتیم

 

 

 

 

 

من اونقدر دوسش داشتم که بهش هر چند وقت کادو میدادم


 

 

 

وقتی اون هدیه رو باز می کرد و از کادوم خوشش میومد اینجوری ذوق می کردم


 

 

 

در کنارش احساس خوشبختی و غرور می کردم


 

 

 

ما تقریبا همه شب ها با هم در حال گفتگو بودیم


 

 

 

 

همه اطرافیان بهمون حسودیشون میشد و اینجوری نگامون می کردن !

 

 

 

 

 

همه چی خوب و عالی بود حتی فکر می کردم خوشبخت ترین آدم رو زمین هستم

 

 
 
 
اما وقتی روز عشق (ولنتاین) شد ..

یواشکی تعقیبش کردم و دیدم که اون گلی رو که من بهش دادم رو به یه پسره دیگه داد ..
 


 

 

نمی خواستم باور کنم ..


 

 

 

گریم گرفت...


 

 

 

و همچنان گریه میکردم...


 

 

 

سعی میکردم خودمو به بیخیالی بزنم و بهش فکر نکنم

 

 

 
 
 
کم کم داشتم فراموشش می کردم


 
 
سخت بود ولی تلاشمو میکردم

 

 

بله .. من موفق شدم ..
 

آخرش تونستم اون دختر رو فراموش کنم

 

 

و در آخر
 
 

روحش شاد...

 

از:م.ح

جمعه 1 فروردين 0برچسب:, :: 17:12 :: نويسنده : مدير ها

اگه پسرا نبودن کي مامانا رو دق مي داد؟

اگه پسرا نبودن به کی می گفتن اوا خواهر ؟

اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟

اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟

اگه پسرا نبودن کي خونه رو مي کرد باغ وحش؟

اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کيو ضايع مي کرد؟

اگه پسرا نبودن کی خالی می بست ؟

اگه پسرا نبودن دخترا به چي مي خنديدن؟

اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت ؟

اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد ؟

اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد ؟

اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت ؟

اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت ؟ (هههههههه)

اگه پسرا نبودن دخترا کيو سر کار مي ذاشتن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کيو تيغ مي زدن؟

اگه پسرا نبودن کي تو کلاس مي رفت گچ مي ياورد؟

اگه پسرا نبودن کي اشغالا رو مي ذاشت جلوي در؟

 مطلب ارسالی از:g

4 فروردين 1392برچسب:, :: 21:17 :: نويسنده :

دختر خانوم هایی که دنبال خواستگار میگردین، روش های مختلفی رو براتون آماده کردیم!ايشالا كه بختتون واشه!!!

dii3f9fz15d8lzqfut06.jpg

روش جزوه ای (مخصوص دانشجویان):

در این روش شما در راه پله دانشگاه کمین کرده و مقداری برگه دستتون میگیرید و سوژه مورد نظر رو مد نظر گرفته، در این هنگام برخورد شدیدی با طرف کرده و برگه ها پخش زمین میشود و شادوماد خم میشه برگه ها رو جمع کنه و 1 دل نه صد دل زیر چشی عاشق شما میشه.

شانس های ازدواج:

دکتر X, مهندس Y و… (کمترین احتمال)

 

روش اشرف خانومی:

در این روش شما به همراه اشرف خانوم و دوستان دم در نشسته و سبزی پاک میکنید، کلم خورد کرده و سرکه اضافه میکنید، پس از چند روز آنها شما را عروس گلم صدا کرده و صاحب خواستگار میشوید.

شانسهای ازدواج:

رضا کچل، اکبر قصاب، علی مکانیک، موری عقرب، بهزاد کلاغ و ...

روش پلاستیکی:

در این روش شما برای خرید میوه و سبزی به بیرون رفته و کلی پلاستیک در دست خود هنگام برگشت دارید، در این هنگام یهو یکی میگه آبجی بذار کمکت کنم و یک دل نه صد دل از سر تا ته کوچه عاشقتون میشه.

شانسهای ازدواج:

فردین، بهروز وثوق، داداش کایکو، ملوان زبل و…

روش جاده ای:

در این روش لاستیک ماشین خود را پنچر کرده و کنار جاده ایستاده تا فرد مورد نظر پیداش شه بیاد کمکتون، اگه از طرف خوشتون نیومد با اخم میگید مرسی شوهرم الان میاد عوض میکنه و یارو میره، اگه از طرف خوشتون اومد یه کلمه میگید: آخه لباستون کثیف میشه! طرف یه دل نه صد دل با این یه کلمه عاشقتون میشه.

شانسهای ازدواج:

در این روش شما با چهره های مختلف امکان روبرو شدن دارید اما نترسید، از قبیل: اکبر دماغ، چنگیز سیبیل، وحید گوجه، علی بربری، حسن خوشگله، سعید خیار، مجید کله، ممد گلخار، داود مایتابه و….

روش کوهی:

در این روش شما به کوه رفته و بلند فریاد زده “من شیرینم” کجایی پس؟

شانسهای ازدواج:

فرهاد تیشه باز (که جدیدا معتاد شده بهش میگن فرهاد شیشه باز)! خسرو پرویزززززز (که الان آدم شده فامیلیشو گذاشته پرویز اما ما قبلا تو محل خسرو مگس صداش میکردیم.)

روش شگفت انگیز:

در این روش شما از شارژ شگفت انگیز ایرانسل استفاده کرده و در قرعه کشی ایرانسل برنده یک دستگاه پورشه میشوید و صاحب میلیونها خواستگار می شوید!

شانسهای ازدواج:

هرکی که فکرشو کنی!

 

 

from:M.H

28 اسفند 1391برچسب:, :: 20:6 :: نويسنده :

 
 
در جواب به اون دوستي كه روش ضايع كردن پسرا رو گفته بود ...
 
 و اما روش هاي ضايع كردن دخترا در جمع ...


1) با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی ؟ چیزی میخوای ؟ به غیر از من کس دیگری هم هست که بتونی نگاش کنی ...... همش خیره شدی به من که چی بشه ؟ حالا اینا به کنار . چرا چشمک میزنی ؟ چرا ابروهاتو واسه من بالا و پایین می کنی ؟ خجالت بکش. شرم کن !  نکنه در موردم فکرای بد میکنی ؟ اصلا چه معنی داره یه دختر به پسر چشمک بزنه...

۲ ) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه... شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد ... اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که : دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد....

۳ ) توی تاکسی اگر یه دختر
کنارت نشسته بود .. وقتی که خواستین پیاده بشین بهش بگین مگه نمیای ؟اون هاج و واج شمارو نگاه میکنه . بهش فرصت ندین و بگین چرا انقدر زود جا زدی ؟ بعدش در تاکسی رو ببندین و برین و ما بقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنید

۴ ) توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین معذرت می خوام دیر کردم . خب چیکارم داشتی که گفتی بیام اینجا ؟ ( باید یه جایی باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار می کنه . بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه نگفتی بیا اینجا این رنگ لباسمه و این رنگ روسریمه ؟ باز هم اون انکار میکنه . شما این طوری ادامه بدین : خب اگه از اینایی که اینجا نشستن خجالت میکشی بریم یه جای خلوت... مطمئن باشید اون داغ میکنه . بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین سر کا گذاشتی منو ؟ بیا اینم شماره ای که دادی ... دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس بعدش ول کنین برین

۵ ) توی جمع یه سی دی بهش بدین . بگین خیلی باحال بود دستت درد نکنه ... اگه بازم از اینا داری بهم بده قیمتش هرچی باشه قبوله .... اونم اینور و اونورو نیگاه میکنه میگه اشتباه گرفتی آقا ( یا شایدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوری وانمود کنین که انگار حواستون نبوده توی جمع هستین و ازش معذرت بخواین و برین سر جاتون بشینین .

۶ ) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگی بزنین و برین جلو و به لهجه ی معتادی بگین : خانوم دشتم به دامنت از اون چیزا که دیلوز دادین باژم هملاتون هشت ؟ دالم میمیلم از خمالی به جون تو . هرچی منتظل موندم نیومدین و خیلی شانش آولدم که اینجا پیداتون کلدم بیا اینم پولش ... اون رنگ عوض میکنه ( سیاه سفید سرخ قهوه ای آبی ) و انکار میکنه ولی شما ول کن نشین و هی پیله کنین ... دوباره انکار میکنه .... شما بگین : خانوم من شبا لوی ژوغال می خوابم من به اندازه ی کافی شیاه هشتم خواهشا تو دیگه مالو شیاه نکن....

بله، ديگه نبينم راجع به پسرا بد بگينا ... گفته باشم ...!

از:م.س
 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : مدير ها

وقتی که میگن زن شیطون رو هم درس میده قبول کن!

 

زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟

شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد
پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد
سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :
چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد. سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد وآن زن به او گفت : اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای ادای نماز ، و زن خیاط گفت :بفرمایید،خوش آمدید
و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد
سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم
و آن زن گفت :کمی صبر کن
نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟؟؟!!!
شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟
آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت
همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نمازو آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش.
و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد!!

 

 نتيجه ي اخلاقي: توي دنيا به هيچ زني اعتماد نكن ...

 

 از:م.س

 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : مدير ها

 

بـــــــــــــله پسر بودنم عالمی داره ها!!!

 

فقط یه خورده با مشکلات مضاعف همراهه!!!

پسر بودن یعنی این!!! :

پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر 

پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن

پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن 

پسر بودن یعنی کادو خریدن برای جی اف 

پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری می کنی 

پسر بودن یعنی پس کی دفتر چه اماده به خدمت میگیری 

پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن 

پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خاستگاری 

پسر بودن یعنی مثل خر حمالی کردن 

پسر بودن یعنی جوراباتو در بیار حالم به هم خورد

پسربودن یعنی چرا کار نمیکنی ... جون بکن دیگه 

پسر بودن یعنی ببخشین ماشین و خونه هم دارین که...

پسر بودن یعنی همه مواقع مرد خونه هستی ،حتی موقع دزد اومدن

پسربودن یعنی عمراً عزیز دل بابا باشی

پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته

پسربودن یعنی هرروز یک شکست عشقی خوردن

پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی

و بالاخره پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه...

 

 

 مطلب ارسالي از:g

 

 

 

 

 

23 اسفند 1391برچسب:, :: 8:31 :: نويسنده :

مطلب ارسالي از:g

 


 ۸ صبح: تو رخت خواب…..

♦ 9 صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۱۰ صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23)

۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)

 ۱۲ صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله!
میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

♦ ۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه

 ۲ ظهر: ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23)

 ۳ ظهر: مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435)

 ۴عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

  ۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

 ۶ عصر: به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…)

 ۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟
(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …

 ۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

♦ ۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…

۲شب:مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)

23 اسفند 1391برچسب:, :: 8:25 :: نويسنده :

 

پاسخنامه

۱) *هیچ کدام. بازماندگان که زندههستند نیازی به دفن کردن ندارند.
۲) هیچ کدام.خروس که تخم نمی‌گذارد!
۳)هیچکدام.آپارتمان یک طبقه که راه پله ندارد!
۴) آری. اگر این سوال را نتوانستیدجواب دهید، وای بر شما.دکتر یک خانم جراح است یعنی این شخص مادر پسر است!
۵) خیر، شما پیش از اینکه کیک داشته باشید باید آن را بپزید !
۶) آری،.بپرید وببینید که خانه شما چقدر می‌پرد!
۷) هیچ کدام. یک کیلوگرم آهن با یک کیلوگرمپنبه به طور دقیق برابر هستند.
۸) هیچ کدام. خودرو به آن مرد تعلق ندارد.
۹) خیر.رنگ خاکستری خواهید داشت.
۱۰) هیچ‌کدام. گرگ پیشتر بالای کوه است.
۱۱) آری، شما فقط از کودکستان دیدن می‌کنید و با همین شرایطی که الان دارید فقط واردکودکستان شده‌اید.
۱۲) آری، چون که رودخانه‌ها که قادر به شنا کردننیستند!
۱۳) آری ژانت با یک آقای دیگر که فامیل‌اش اسمیت بوده، ازدواج کردهاست.
۱۴) خیر.چون که ممکن است این سریال تکراری باشد و او پیشتر این سریال رادیده باشد.
۱۵) هیچ کدام.شتر مرغ که قادر به پرواز نیست.
۱۶) هیچ کدام. چونکه جملات متضاد هم هستند.
۱۷) آری.پنجره یک اختراع قدیمی‌است که به وسیله آنمی‌توان پشت دیوار را مشاهده کرد!
۱۸) هیچ کدام.بهتر است که یک نامه عاشقانه رابا قلم و کاغذ بنویسید و با شکم نمی‌توان نامه نوشت!
تفسیر آزمون

اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین صفر تا ۵بود، معنایش این است که شما به طرز وحشتناکی به جزئیات بی‌توجهید. حواستانکجاست؟



اگر تعداد جواب‌های درست بین ۶ تا ۱۰ بود، نسبتاً بد نیست،اگرچه این نشان می‌دهد که چندان به جزییات توجه نمی‌کنید. شاید دارید به مسایلیتوجه می‌کنید که بقیه به آنها توجه نمی‌کنند. خدا کند این‌طورباشد!



اگر تعداد جواب‌های درست شما بین ۱۱ تا ۱۵ بود، بسیار خوباست. شما خوب به جزییات توجهمی‌کنید. خدا خیرتان بدهد!



اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین ۱۶ تا۱۸بود، یعنی شما یک پا شرلوک هولمز هستید. احسنت!
 

مطلب ارسالي از:g

 

22 اسفند 1391برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده :

از:m.b

22 اسفند 1391برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده :
 

 


 

 

برای اینکه خودتونو به یه پسر خفن امروزی تبدیل کنید کارای زیر رو مرحله به مرحله انجام بدید:

اول میرید از تو اتاق خواب مامان جون یواشکی موچین و چند تا کرم بر می دارید.

بعد از رو یکی از عکسای مامان ابروهاتونو درست می کنید.

چون ابروی بیشتر پسرارو با پاچه ی بز پیوند زدن درنتیجه باید نصف ابرو رو بردارید به طور خیلی ضایع هر چی ضایع تر بهتر.

بعد یه تیغ بر می دارید ۲-۳ تا خط عمودی میندازید تو ابروهاتون که مثلا آره داداش ما این کاره ایم و تو دعوا وقتی داشیم یکی رو از ساختمون پرت می کردیم این بلا سرمون اومده(آب زررررشک حالا خوبه شلوارشونم نمی تونن بکشن بالاها ادعای دعوا کردنم می کنن).

بعد کرمارو قاطی می کنید یه چیز مزخرفی در میاد اونو بمالید به صورتتون تا پوستتون یکم از حالت اسکاجی دراد.(البته قبلش ریشو میشو سیبیلو بزنید بهتره).

حالا با استفاده از تف و چسب مایع و روغن لادن و اتو مو موهاتونو رو به هوا نگه دارید.

هر قسمت از مو به یک سمت بره.

ضایع ترین مدلی که می تونیدو درست کنید تا بیشتر خوشگل شین یا می تونید دستتونو بکنید تو پریز برق تا زود زود موهاتون درست شه.

بعد برید و یکی از تی شرتایی که ماله کوچیکیاتون بوده رو بیارید(هر چی کوچیک تر بهتر)یه اسکلتی چیزی روش بکشید.حالا کم کم سعی کنید تی شرتو تنتون کنید(تو می تونی تو می تونی آفرین سعی کن!).

آفرین حالا کفشاتونو بردارید و تا می تونید با ماژیک روش حروف انگلیسی و چرت و پرت بنویسید چند جاشم پاره کنید.خیلی خوب شد ایول بپوشیدش.

هر چی انگشتر و گردنبند پیدا می کنید به خودتون آویزون کنید.

چند تا عکس حشره مشره هم(مثل سوسک و خرچنگ و عنکبوت و خر چسونه و …)رو بازوتون بکشید

بعد یه عینک آفتابی که ۵ برابر چشماتونه رو بزنید  دستاتونو بکنید تو جیبتون.آفرین حالا آماده ی قدم زدن تو خیابون شدید!خوش بگذره!(راستی آدامس یادتون نره حداقل ۱۲ تا آدامس بندازید تو دهنتون و به حالت ضایع بجویدش!!)

 

 از:m.b

22 اسفند 1391برچسب:, :: 10:24 :: نويسنده :

 

چند مرد در رختکن يک باشگاه ورزشى مشغول لباس پوشيدن بودند که تلفن یکیشون که روى نيمکت بود زنگ زد. مرده گوشى را

 

 برداشت، دکمه  صداى بلند آن را فعّال کرد و شروع به حرف زدن کرد. توجه بقيه هم به مکالمه  تلفنى او جلب شد.


مرد: سلام


زن: عزيزم، منم. تو هنوز توى باشگاهى؟


مرد: آره


زن: من الان توى مرکز خريد هستم. اينجا يک مغازه، پالتو پوست خيلى قشنگى داره که قيمتش  سه ميليون تومنه. از نظر تو اشکالى نداره

 

 بخرم؟


مرد: چه اشکالى داره؟ اگه خوشت اومده بخر.


زن: ضمناً از جلوى يک ماشين فروشى رد شدم. يک بنز
2007 خيلى خوشگل گذاشته بود پشت ويترين.


مرد: چند بود؟


زن:
 45 ميليون تومن


مرد: باشه، بخرش. فقط مطمئن شو که دست اول باشه


زن: عالى شد! آخرين چيز هم اين که اون خونه‌اى که پارسال ديديم يادته؟ صاحبش حالا راضى شده نهصدو پنجاه ميليون تومن بفروشدش.


مرد: بهش بگو نهصد ميليون. فکر کنم قبول کنه. ولى اگه هيچ جورى قبول نکرد.پنجاه ميليون اضافه‌ش را هم بده. خونه  خيلى خوبيه.


زن: باشه. خيلى ممنون. دوستت دارم عزيزم. مى‌بينمت.


مرد: خداحافظ! مواظب خودت باش.

 
مرد تلفن را قطع کرد. بقيه  مردها در رختکن باشگاه هاج و واج به او نگاه مى‌کردند و دهنشان باز مونده بود.


مردى که تلفن را جواب داده بود لبخندى زد و پرسيد: اين تلفن موبايل مال کى بود؟

 

 

از:m.b

22 اسفند 1391برچسب:, :: 10:8 :: نويسنده :

 

 

 
هماهنگی، مدیریت و مهمتر از همه مدیریت پذیری و ... در یک کار گروهی

 

 

موبایل ها حالا دیگر هر کدامشان یک رسانه اند

 

 

عجب اعتماد به نفسی !

 

مطلب ارسالي از:g

21 اسفند 1391برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده :

مطلب ارسالي از:g

21 اسفند 1391برچسب:, :: 8:57 :: نويسنده :

پدرم همیشه می‌گوید:

"این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"

البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج می‌دانم.

تازه دایی دختر عمه‌ی پسر همسایه‌مان در آمریکا زندگی می‌کند. برای همین هم پسر همسایه‌مان آمریکا را مثل کف دستش می‌شناسد. او می‌گوید: "در خارج آدم‌های قوی کشور را اداره می‌کنند"

مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است

ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمت‌های بی‌تربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجی‌ها خیلی پر زور هستند و همه‌شان بادی میل دینگ کار می‌کنند. همین برج‌هایی که دارند نشان می‌دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده‌اند.

ما اصلن ماهواره نداریم.

اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامه‌های علمی آن را نگاه می‌کنیم. تازه من کانال‌های ناجورش را قلف کرده‌ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکایی‌ها بر خلاف ما آدم‌های خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل می‌کنند و بوس می‌کنند. اما در فیلم‌های ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می‌نشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.

در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش می‌شوند.

مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان می‌دهد که از یک خانواده‌ی کارگری بوده، اما تا می‌فهمند که نخبه است به او خیلی بودجه می‌دهند و او هم برق را اختراع می‌کند. پسر همسایه‌مان می‌گوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شب‌ها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.

از نظر فرهنگی ما ایرانی‌ها خیلی بی‌جمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تن‌پرور هستیم و حتی هفته‌ای یک روز را هم کلاً تعطیل کرده‌ایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه‌مان شنیدم که در خارج جمعه‌ها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرف‌های پسر همسایه‌مان از بی بی سی هم مهمتر است.

ما ایرانی‌ها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من می‌گوید "تو به خر گفته‌ای زکی". ولی خارجی‌ها تیز هوشان هستند. پسر همسایه‌مان می‌گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می‌روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله‌ی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.

این بود انشای من


 

مطلب ارسالي از:girls over flower

21 اسفند 1391برچسب:, :: 8:56 :: نويسنده :
همه دنیا رو نامردا گرفتن
وفا رو از همه مردا گرفتن
خبر دادن که مجنون را پریشب
پلیسا با سه تا لیلا گرفتن!!!

 

مطلب ارسالي از: girls over flower

21 اسفند 1391برچسب:, :: 8:43 :: نويسنده :
خداوندا ما دختران پاک و معصوم را از شر وجود پسران مصون بدار
.
.
.
.
خداوندا توطئه پسران را به خودشان بازگردان
.
.
.
.
.
.
خداوندا صبری به ما ساده دلان عطا فرما چندین برابر صبر ایوب تا بتوانیم پسران را تحمل کنیم
.
.
.
.
لال از دنیا نری بلندتر بگو آآآآآآآآآآآآآآآ ­­آآآآآمین!

 

ارسال از:girls over flower

20 اسفند 1391برچسب:, :: 12:27 :: نويسنده :

لعنت به مستراحی که برچسب قرمزوآبی شیرش برعکس خورده باشد.

لعنت به مستراحی که سوسک ها بدون اطلاع و هماهنگی سرشان را از چاه بیرون بیاورند.

لعنت به مستراحی که مرکز کانونی تحدب کاسه اش روی صورت آدم باشد.

لعنت به مستراحی که قبل از نشستن کسی درش را بزند.

لعنت به مستراحی که آبش برود وآفتابه اش خالی باشد.

لعنت به مستراحی که پشت درش نوشته باشد:<<لعنت بر پدرومادر کسی که در این مکان ب...

لعنت به مستراحی که صدا را 56 مرتبه اکو  کند>>>نیشخند.

لعنت به مستراحی که شیلنگش از هفت جا سوراخ شده باشد.

لعنت به مستراحی که سرشیلنگش همیشه توی چاهش افتاده باشد.

لعنت به مستراحی که فاصله کاسه اش از دیوار پشتی یک سانت باشد.

لعنت به مستراحی که فشار شیر آبش مثل شیر سماور باشد.

...سانسوره

لعنت به مستراح که بدون آن بنی بشر هیچی نیست.

و دیگر هیچ...

 

ارسال از:girls over flower

20 اسفند 1391برچسب:, :: 12:17 :: نويسنده :



به نظرتون آقایون به چه چیز افتخار میکنن؟

سرگرمی,سایت سرگرمی,مطالب طنز, مطالب خنده دار

 

1.به جورابهایی که سال به سال رنگ شستشو نمیبینه وبوش تا یک کیلومتری میاد

 

2.نمره 12ریاضی سال اول ابتدایی شون (تنها نمره قبولی در سالهای تحصیلی!)

 

3.کشتن جوجه پسر همسایه(آخه هرچی خواهش کردن بهشون نداده بوده)

 

4.در رفتن از زیر کتک های مامان (چون خیلی چالاک بودن!!)

 

5.پونز گذاشتن روی صندلی معلم(آخه نمره نمیداده وبا درسش حال نمیکردن؟!)

 

6.خراب کردن اسباب بازی بچه فامیلشون(چون خیلی باهاش پز میداده!)

 

7.ضایع کردن یه دختره توکلاس دانشگاهشون(بعداباپنچری چرخ ماشینشون مواجه شدن!!!!)

 

8.اتاق شلوغتر از بازار شام!

 

9.لباسای چرکشون(بایه دوش ادکلن همه چی رو حل میکنن!)

 

10.به تیپشون!!!!!

 

11........خودتون بگید

15 اسفند 1391برچسب:, :: 10:29 :: نويسنده :



آموزش ضایع کردن پسرها  

مطالب خنده دار, طنز پسرا, ضایع کردن پسرها

 *توی جمعی كه یه عده پسر دارن فوتبال میبینند ، در لحظه حساس تلویزیون رو خاموش كنید.

*توی جمع دانشجویی هنگام عكس گرفتن پسرا رو از كادرخارج كنید.

*توی یه مهمونی تو چای پسر مورد نظرتون 1قاشق نمك بریزید.

*اگه یه پسر با موهای ژل زده از كنار خونه شما عبور كرد ازپنجره یه سطل آب روش بریزید.

*قبل از اجرای زنده خوندن یه پسر سیم میكروفون رو قطع كنید.

*در جلوی پسری كه سرش خلوته از كاشت و زیبایی موهای پسر همسایه تعریف كنید.

*شیشه نوشابه تان را به پسر مورد نظرتون بدین تا باز كنید ، سپس بگین كه میل ندارین.

*اگه یه پسر ازتون ساعت پرسید به ساعت نگاه كنید و بگین عجله كن قرارات دیر شده !

*به یه پسری كه موهاش رو مدل جدید درست كرده اشاره كنید و بلند بگین ، این رو به برق وصل كردن ؟

*به پسر مورد نظر یه هدیه بدین ، بعد بگین اشتباه شده این مال اون یكیه !

*اگه سر جلسه امتحان پسری از شما تقلب خواست جواب سوال اشتباه بدین.

*تو دانشگاه ماشین پسر مورد نظرتون رو پنچر كنید.

*اگه یه پسری جلوش دوستاش یه شاخه گل هدیه داد ، جلوی بینی خود رو بگیرین و بگین به این بو آلرژی دارین.

*اگه سر كلاس یه پسری اصرار داشتكه امتحان كنسل بشه شما مصر باشین كه امتحان برگزار بشه.

15 اسفند 1391برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده :

اگر ادعای باهوشی می کنید پس امتحان کنید....

 

بادقت به سئوال ها پاسخ دهید و پاسخ را در ورقه بنویسید.وتا پایان سئوال ها شکیبا باشید.

 

 ۱)یک فروند هواپیما در مرز آمریکا و کانادا سقوط می‌کند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن می‌کنند؟

 

کانادا – آمریکا – هیچ‌کدام

 

 

 

۲) یک خروس در بام خانه‌ای که شیب دوطرفه دارد، تخم می‌گذارد. این تخم از کدام طرف می‌افتد؟

 

شمال – جنوب – هیچ‌کدام

 

 

 

 

 

۳) خانمی‌عاشق رنگ قرمز است و تمام وسایل‌ او به رنگ قرمز است. او در آپارتمانی یک طبقه که قرمزرنگ است، زندگی می‌کند. صندلی و میز او قرمزرنگ است.تمام دیوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرش‌ها نیز قرمزرنگ هستند.تلویزیون هم قرمز رنگ است. سریع پاسخ دهید که پله‌های آپارتمان چه رنگی هستند؟

 

قرمز – آبی – هیچ‌کدام

 

 

 

 

 

۴) پدر و پسری را که در حادثه رانندگی مجروح شده بودند، به بیمارستان می‌برند. پدر در راه بیمارستان فوت می‌کند ولی پسر را به اتاق عمل می‌برند. پس از مدتی دکتر می‌گوید من نمی‌توانم این شخص را عمل کنم، به علت اینکه او پسر من است. آیا به نظر شما این داستان می‌تواند صحت داشته باشد؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

 

۵ ) اگر چهار تخم‌مرغ، آرد، وانیل، شکر، نمک و بیکینگ پودر را با همدیگر مخلوط کنید، آیا کیک خواهید داشت؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

  

 

۶) آیا می‌توانید از منزلتان بالاتر پرش کنید؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

۷) یک کیلوگرم آهن چند گرم سنگین‌تر از یک کیلو گرم پنبه است؟

 

۱ گرم – ۱۰۰گرم – هیچ‌کدام

 

 

۸ ) مردی به طرف یک پلیس که در حال جریمه کردن اتومبیل بود، می‌رود و التماس می‌کند که پلیس جریمه نکند ولی آقای پلیس قبول نمی‌کند. به پلیس نه یک بار بلکه هشت بار بد دهنی می‌کند. جواب دهید که این مرد چند بار جریمه خواهد شد؟

 

1 بار – 8 بار – هیچ‌کدام

 

 

 

۹ ) اگر تمام رنگ‌ها را با هم مخلوط کنید، آیا رنگین کمان خواهیم داشت؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

 

۱۰) گرگی به بالای کوه می‌رود تا غرش شبانه‌اش را آغاز کند.چه مدت طول می‌کشد تا به بالای کوه برسد؟

 

دو‌شب – پنج‌شب – هیچ‌کدام

 

 

۱۱) اگر به‌طور اتفاقی وارد کودکستان دوران کودکی‌تان شوید، آیا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهید بود؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

 

۱۲) آیا امکان دارد یک نفر سریع‌تر از رودخانه می‌سی‌سی‌پی شنا کند؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

 

۱۳) آقای بیل اسمیت و خانم ژانت اسمیت از هم طلاق می‌گیرند. پس از مدتی خانم ژانت اسم اولیه خود را پس می‌گیرد.با این حال، پس از پنج سال با اینکه هنوز از آقای بیل اسمیت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسمیت می‌شود. آیا این قضیه امکان‌پذیر است؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

  

 

 

۱۴) آقای جیم کوک مشکوک به قتل است ولی وقتی که پلیس از او سوال می‌کند که در موقع قتل کجا بوده است، آقای جیم می‌گوید در خانه مشغول تماشای سریال مورد علاقه‌ام بوده‌ام. حتی جزئیات سریال را برای پلیس شرح می‌دهد. آیا این موضوع ثابت می‌کندکه آقای جیم بی‌گناه است؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

 

 

۱۵) یک شترمرغ تصمیم می‌گیرد که به وطنش بازگردد.چه موقع برای پرواز او به جنوب مناسب است؟

 

بهار – پاییز – هیچ‌کدام

 

 

 

۱۶) جمله بعدی صحت دارد.جمله قبلی غلط است.آیا این قضیه منطقی است؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

   

 

۱۷) آیا امکان دارد که یک اختراع قدیمی‌قادر باشد که پشت دیوار را به ما نشان دهد؟

 

آری – خیر – هیچ‌کدام

 

 

۱۸) اگر بخواهید یک نامه به دوست‌تان بنویسید، ترجیح می‌دهید با شکم پر یا با شکم خالی بنویسید؟

 

پر – خالی – هیچ‌کدام

 

 شما در نظرات پاسخ دهيد و ما پاسخ صحيح را در جلسات بعدي ارائه مي دهيم.

14 اسفند 1391برچسب:, :: 12:33 :: نويسنده :

خر (طنز)
 
 

 

 

برای اطلاع بیشتر دوستان،خر یا اُلاغ یا درازگوش حیوانی است از دسته چهار پایان. این حیوان اهلی است و انسان‌ها از آن به عنوان بارکش استفاده می‌کنند.


 

ماجرای زن گرفتن کره خر


کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش// پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش

وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت// ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت

مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری// تـــو کــه هر روز به صحرا میری

وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم// ورنـــه از بـــی زنـــی بــیمار شوم

پـــدرش گــفــت کــه ای کـره خَرَم// ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم

تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی// نـــه طــویـــلــه ، نه جُلی نه کاهی

تـــو کـــه جــز خـوردن مال پدرت// پـــــــدر نـــــــرهّ خـــــر دربــــدرت

هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تورا// یک جو از عقل به سر نیست تورا

به چه جرأت تو زمـن زن طـلــبی// بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جَلبَی

بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری// بــهـــر مــــردم بــبـــری تــو باری

بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری// بـهــر آن کُــرّه خـــوشگـــل بـبـری

یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار// تــا کــه راضــی شــود از تو آن یار

بـعــد بـایــد بـخری رخت عروس// بـهـر آن مـاده خــر خـوب و ملوس

جُـــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا// روی جُـــل نـقــش و نـگـاری زیـبـا

بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلکاری// بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری

وقــتی ایـــنـهــا بـــشـــود آمــاده// بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــّت آغـازه

می بــری مـــاده خــرت را حجله // بــا تـــأنــی نَـکــه بـــا ایـــن عـجـله

بــشـنــو ایــن پــنــد زبابای خرت// پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت

تــا کـــه اســبــاب مــهــیــا نشود// موسم عــقــد تــو بــر پا نشود

پــس از امــروز بــرو بر سرِ کار// تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بار

 

عکس انواع خر

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر شکست خورده عشق

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر شاکی

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر رمانتیک

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر کیف

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر کنجکاو

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر  لوس

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر بدبخت

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس  خر نی نی

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر مدرن

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس  خر عراقی

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر اسرائیلی

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر مکزیکی

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر خرخون

 

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر  زور

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس  خر حماسه ساز

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر گلادیاتور

 

عکس خر خر خر خنده دار

عکس خر گازسوز

 

 

ارسالي از:g

14 اسفند 1391برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده :
 

 


1-تلفن
مشکوک نداشته باشه(در ضمن اين کلکا که اول مي ديد يه پسر صحبت کنه و اينام
قديمي شده اصلا کلا اگه يه نفر چه دختر چه پسر به يه اقا پسر خوب زنگ بزنه
يعني اقا پسره دوست دختر داره)

2-درس خون باشه(يه چيز تو مايه هاي
بچه عقدس خانوم اينا باشه يعني از صبح تا شب درس بخونه .......در غير اين
صورت دوست دختر داره که فکرش مشغوله شايدم معتاده)

3-پولکي نباشه (تا روزي 1000 تومن معقوله ولي از اون بيشتر يا دوست دختر داره يا معتاده)

4-سرشب خونه باشه (البته يه پسر خوب فقط واسه کتاب خونه بايد بيرون بره.........در بقيه شرايط حتما دوست دختر داره يا معتاده)

5-در شبانه روز فقط 3 ساعت بخوابه (در غير اين صورت هم معتاده هم دوست دختر داره)

6-در ضمن تو حمومم زياد لفطش نمي ده................

از ديد حراست دانشگاه:

 
1-بالاي 2 سانتي متر ريش داشته باشه(در غير اين صورت کافره)

2-پيراهنش رو شلوارش باشه (در غير اين صورت زيگوله)

3-عضو فعال بسيج باشه(در غير اين صورت دشمنه)

از ديد دخترا يه پسر خوب بايد:

1-سوار اسب باشه(اگه نباشه بي کلاسه........البته اسبه سفيد باشه بهتره)

2-عاشق اونا باشه (اگه نباشه که اسکوله)

3-پولدار
باشه(اگه نباشه که خداييش به چه درد مي خوره؟هااااااا....اخه پسري که
نتونه روزي 20000تومن خرج کنه که به درد جرز ديوار مي خوره .نه؟

4-هيچ دختري رو قبل از من نديده باشه(مگه مي شه؟)

5-سري بعد از يک ماه دوستي بياد خواستگاري(نياد که مخ زني بي فايدست)
 
ارسالي از:g


14 اسفند 1391برچسب:, :: 11:26 :: نويسنده :
درباره وبلاگ

می کوشم. تلاش میکنم. آینده ای میسازم که گذشته ام جلویش زانو بزند! و به اهدافم میرسم...
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان modireat91 و آدرس modireat91.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان